۱۳۹۴ دی ۵, شنبه


کامل باشید همانطور که پدر آسمانی شما کامل است

کامل باشید همانطور که پدر آسمانی شما کامل استخدمات عیسی را می توان به 3 قسمت تعلیم ، موعظه پیغام خوش انجیل ، شفای بیماران و اخراج ارواح پلید تقسیم کرد. امروز می خواهیم در مورد آن تعلیم آسمانی مسیح که ما را بسوی تشبه به او و پدرمان خدا می برد صحبت کنیم. قسمتی را که انتخاب کرده ام باب 5 متی از سخنان مسیح از موعظه بالای کوه (متی5-7) می باشد.(دعا کنیم)بخش اصلی:امروزه ما به دنبال اشخاصی می گردیم که از ما تعریف کنند و به ما بگویند خوشابحالتان. ولی ببینیم مسیح به چه کسانی خوشابحال می گوید. آیا می خواهید خدا به شما بگوید "خوشابحالتان" ؟ پس بر طبق خواسته های او زندگی کنید.خوشابحال آنان که نیاز خود را به خدا احساس می‌کنند، زیرا ملکوت آسمان از آن ایشان است.احساس نیاز به خدا یا تشنگی برای خدا و احساس فقر روحانی کردن است که ما را بسوی خدا ، دعا کردن ، کتاب مقدس خواندن و کلیسا آمدن تشویق می کند . من در سالهای زندگی ایمانیم ساعتها انجیل می خواندم و به هر جایکه کلام خدا موعظه می شد می رفتم تا کلام خدا را بشنوم و ایمان دارم که این تشنگی روزهای اول ایمانم بود که باعث شد خداوند زندگیم را برکت دهد و دگرگون سازد و در زندگیم کارهای عظیم بکند. کسانی که نیازی به خدا احساس نمی کنند هرگز وارد ملکوت خدا نخواهند شد. امروز به خدا بگویید که به او محتاجید.خوشابحال ماتم زدگان، زیرا ایشان تسلی خواهند یافت .امروزه دنیا و حتی مسیحیان همه را تشویق می کنند که شاد باشند ولی چرا مسیح از غم صحبت می کند . البته مسیحیت با شادی واقعی و کتاب مقدسی نه تنها مخالف نیست بلکه آنرا تشویق نیز می کند ولی زمانی است برای شادی و زمانی برای غم. ما باید برای گناهانمان ماتم بگیریم ، چون بدون این ماتم توبه ما عمیق نخواهد بود.ما باید در مشکلات و غمهای مردم سهیم باشیم. هر روزه 200 هزار انسان در دنیا می میرد ، چه کسی باید آنها را تسلی دهد ؟ تنها مسیحیانی می توانند ماتمیان را تسلی دهند که خود را شریک دردهای آنها می دانند. امروز در کمتر جلسات کلیسایی اشک می بینیم در حالیکه ما دوست دارند شادی کنند. امروز کمتر ایماندارانی را می بینیم که برای گناهکاران و مشکلات مردم در قلبش درد عظیم داشته باشد. خوشابحال چنین افرادی ، زیرا از خدا تسلی خواهند یافت. یکی از دلایلی که کشیشان کلیسای ما لباس سیاه می پوشند این است که برای دنیای گناهکار و دردمند غمگینند و خود را از زرق و برق دنیا جدا کرده اند.خوشابحال فروتنان، زیرا ایشان مالک تمام جهان خواهند گشت.مادر ترزا میگوید "فروتن کسی است که نه از تعریف دیگران به خود می بالد و نه از انتقاد دیگران خود را می بازد ، چون نظر خدا در مورد او مهم است نه مردم" . فروتنی را نمی توان از ظاهر مردم فهمید ، فروتنی حالتی در قلب است . آدم فروتن خودخواه نیست و از خود تعریف نمی کند و خود محور نیست . آدم فروتن در معاشرت با آدمهای با فرهنگ و با کلاس و بی فرهنگ و پست از نظر مردم ، یکسان رفتار می کند .از دست آدم فروتن معمولا مردم ناراحت نمی شوند. در حالیکه امروز جنگ بر روی قدرت قرار دارد تا مردم مالک دنیا گردند ولی مسیح مالکیت جهان را به فروتنان قول داده است.خوشابحال گرسنگان و تشنگان عدالت، زیرا سیر خواهند شد.دنیای که در آن زندگی می کنیم پر از بی عدالتها است ، دولتها و انسانهای قوی بر دولتها و انسانهای ضعیف زور می گویند. بی عدالتی که در دنیا است از نتایج گناه اولیه و تداوم گناه در زندگی روزمره می باشد و عدالت نهایی زمانی برقرار می گردد که آفتاب عدالت (مسیح خداوند) (ملاکی4:2) ظهور کند. ولی ما مسیحیان موظفیم در این جهان نیز برای برقرای عدالت بکوشیم و حداقل خودمان در زندگیمان عدالت را برقرار کنیم. عدالت جنبه شخصی نیز دارد که ما یوسیله خون مسیح و ایمان به او عادل می شویم.خوشابحال آنان که مهربان و باگذشتند، زیرا از دیگران گذشت خواهند دید.مهربانی و گذشت امروزه نایاب شده و ما مسیحیان موظفیم که چون خدا با ما مهربان رفتار کرده و از گناهانمان گذشته است ، ما نیز نسبت به دیگران مهربان و با گذشت باشیم.ما باید مخصوصا نسبت به فقیران ، یتیمان ، ضعیفان و مریضان و ... مهربانانه رفتار کنیم. اگر می خواهیم خدا ما را ببخشد ، ما هم باید دیگران را ببخشیم. امروزه انسانهای زیادی در دنیا وجود دارند که از مهربانی محروم شده اند و ما موظفیم محبت خدا را با مهربانی خود به آنها نشان دهیم.خوشابحال پاک دلان، زیرا خدا را خواهند دید .ما انسانها معمولا به ظاهر نگاه می کنیم و مردم را مورد قضاوت قرار می دهیم ، ولی خدا به قلب انسانها می نگرد و او همه چیز را در مورد ما می داند . خدا کسانی را که قلبشان پاک است را خیلی دوست دارد . برای اینکه قلبمان را پاک کنیم ، باید از گناهان خود توبه کنیم و دعا کنیم و کلام خدا را بخوانیم و در زندگیهایمان عملی کنیم و ازگناه و چیزهای قبیح که خداوندمان را ناراحت می سازد ، دوری کنیم. اگر می خواهیم خدا را ببینیم باید زندگی مقدسی داشته باشیم. (عبرانیان12:14)خوشابحال آنان که برای برقراری صلح در میان مردم کوشش می‌کنند، زیرا ایشان فرزندان خدا نامیده خواهند شد.دنیای که در آن زندگی می کنیم پر از جنگ و دعوا است . ما برای تحقق شهوات دلمان در حال جنگیم. ولی خدا می خواهد فرزندانش پیام آوران صلح در دنیا باشند ، صلح بین خدا و انسان و صلح بین انسانها . کشیش کلیسایی ما می گوید "دو نفر که باهم می جنگند هر دو احمقند ، چون اگر کسی حکیم باشد هرگز جنگ نخواهد کرد" همچنین ما بعنوان فرزندان خدا موظفیم برای برقراری صلح و آرامش در دنیا نیز دعا کنیم.خوشابحال آنان که به سبب نیک کردار بودن آزار می‌بینند، زیرا ایشان از برکات ملکوت آسمان بهره مند خواهند شد. هرگاه بخاطر من شما را ناسزا گفته، آزار رسانند و به شما تهمت زنند، شاد باشید. بلی، خوشی و شادی نمایید، زیرا در آسمان پاداشی بزرگ در انتظار شماست. بدانید که با پیامبران گذشته نیز چنین کردند.مسیح گفت"بدون دلیل از من نفرت دارند" و "چون از من نفرت داشتند ، از شما نیز نفرت خواهند داشت" . دنیا چون کارهایش بد است و حضور و حرفهای ما باعث می شود آنها این را بفهمند ، از نور و ما متنفر می گردند. ولی خوشحال باشید هر موقع مردم شما را مسخره می کنند و به جمع خود راه نمی دهند و یا هر سخن دروغی را به شما می گویند . بدانید که با شما نیز مثل پیامبران رفتار می شود و پاداشی بزرگ در انتظار شماست.به این امید که این خوشابحالها نسیب ما و همه ایمانداران گردد.شما نمک جهان هستید و به آن طعم می‌بخشید. اما اگر شما نیز طعم خود را از دست دهید، وضع جهان چه خواهد شد؟ در اینصورت، شما را همچون نمکی بی‌مصرف دور انداخته، پایمال خواهند ساخت.مسیح ما را به نمک تشبیه می کند . نمک دو خاصیت و کاربرد مهم دارد . 1- به غذا طمع می دهد 2- از فساد جلوگیری می کند. حتی خوشمزه ترین غذاها بدون نمک بی مزه و قابل خوردن نیستند ، همینطور دنیا نیز بدون حضور فرزندان خدا و کلیسا برای خدا قابل تحمل نیست . چون دنیا در نااطاعت از خدا زندگی می کند و ما باید مثل نمک با حضورمان در دنیا بر آن تاثیر بگذاریم. نمک همچنین جلوی فساد را می گیرد . در دنیای امروز فساد با سرعت سرسام آوری در حال رشد است و تنها مسیحیان واقعی هستند که با زندگی مقدس خود می توانند مانع رشد این فساد گردند. اگرما طعم و خاصیت فساد زدایی خود را از دست بدهیم واقعا دیگر بدرد نمی خوریم. دعا کنیم که خداوند ما را مثل نمک موثر گرداند.شما نور جهان می‌باشید. شما همچون شهری هستید که بر تپه‌ای بنا شده و در شب می‌درخشد و همه آن را می‌بینند. چراغ را روشن نمی‌کنند تا آنرا زیر کاسه بگذارند، بلکه روی چراغدان، تا کسانی که درخانه هستند از نورش استفاده کنند. پس نور خود را پنهان مسازید، بلکه بگذارید نور شما بر مردم بتابد، تا کارهای نیک شما را دیده، پدر آسمانی‌تان را تمجید کنند.عیسی گفت :"من نور عالم هستم ، هر کس از من پیروی کند در ظلمت ساکن نشود بلکه نور حات را یابد." و خیلی با شکوه است که عیسی به ما نیز می گوید"شما نیز نور عالم هستید" آیا ما به خودمان به عنوان نور عالم نگاه می کنیم؟! نور تاریکها را روشن می سازد. ما نیز باید با حضور و زندگی و حرفهایمان در قلب تاریکی گناه نور نجات و امید و حیات تازه را روشن کنیم. یک شمع کوچک می تواند محیط تاریک بزرگی را روشن سازد و هر یک از ما به عنوان شمعهای کوچک در محیط اطراف خود هستیم . نور می تواند راه را به مردم نشان دهد. در تاریکی مردم نمی دانند به کدام سو باید بروند ولی وقتی نور مسیح بر مردم بتابد همگی بسوی یگانه راه نجات و راستی (عیسی مسیح) گام بر می دارند. نور خود را مخفی نسازیم ، بگذاریم دیگران کار خدا را در ما ببینند. شهادت زندگی خود را به دیگران بگوییم ، دعاهای را که خدا جواب داده به دیگران بگوییم تا بوسیله همه اینها پدر آسمانیمان جلال یابد و همه دنیا پدر ما خالق جهان را بپرستند.گمان مبرید که آمده‌ام تا تورات موسی و نوشته‌های سایر انبیاء را منسوخ کنم. من آمده‌ام تا آنها را تکمیل نمایم و به انجام رسانم. براستی به شما می‌گویم که از میان احکام تورات، هر آنچه که باید عملی شود، یقیناً همه یک به یک عملی خواهند شد. پس اگر کسی ازکوچکترین حکم آن سرپیچی کند و به دیگران نیز تعلیم دهد که چنین کنند، او در ملکوت آسمان از همه کوچکتر خواهد بود. اما هر که احکام خدا را اطاعت نماید و دیگران را نیز تشویق به اطاعت کند، در ملکوت آسمان بزرگ خواهد بود. این را نیز بگویم که تا شما بهتر از علما و پیشوایان دین یهود نشوید، محال است بتوانید وارد ملکوت آسمان گردید.شریعت آن چیزی بود که خدا از انسان می خواست ولی انسان با نااطاعتی از آن برای خود لعنت و جهنم را به ارمغان آورد ، بنابرین مسیح آمد تا شریعت را کامل نماید (نه آنکه تغییر دهد) مسیح زیر شریعت متولد شد و با اجرا و اطاعت کامل از شریعت با مرگ و خون خود عهدی با ما بست و این عهد ، عهد جدید و این راه ، راه فیض و ایمان است که تمام کسانی که به مسیح ایمان می آورند فرزندان خدا می گردند و بوسیله روح القدس قوت می یابند تا زندگی خداپسندانه مسیحی داشته باشند. تکمیل شریعت در محبت نسبت به خدا و خود و دیگران نهفته است و ما باید در محبت از علما و پیششوایان دینی یهود پیشی بگیریم تا شایسته ورود به ملکوت خدا باشیم.گفته شده است که هر کس مرتکب قتل شود، محکوم به مرگ می‌باشد. اما من می‌گویم که حتی اگر نسبت به برادر خود خشمگین شوی و براو فریاد بزنی، باید تو را محاکمه کرد؛ و اگر برادر خود را ابله خطاب کنی، باید تو را به دادگاه برد؛ و اگر به دوستت ناسزا گویی، سزایت آتش جهنم می‌باشد. پس اگر نذری داری و می‌خواهی گوسفندی در خانه ء خدا قربانی کنی، و همان لحظه بیادت آید که دوستت از تو رنجیده است، گوسفند را همانجا نزد قربانگاه رها کن و اول برو و از دوستت عذرخواهی نما و با او آشتی کن؛ آنگاه بیا و نذرت را به خدا تقدیم کن. هرگاه کسی از تو شکایت کند و تو را به دادگاه ببرد، کوشش کن پیش از آنکه به دادگاه برسید و قاضی تو را به زندان بیندازد، با شاکی صلح کنی؛ و گر نه، در زندان خواهی ماند و تا دینار آخر را نپرداخته باشی، بیرون نخواهی آمد.مسیح در این سری احکامش " گفته شده است ... اما من می‌گویم " نشان داد که1-کلام او با کلام خدا برابر است پس او خداست 2- ما حتی اگر گناهی را انجام ندهیم ولی در قلب خود خواهان انجام آن باشیم گناهکار هستیم. مسیح بر عکس تفکر خیلیها مسیحیت را نه فقط آسانتر از یهودیت نساخت بلکه قوانین اخلاقی آن را سخت تر کرد و معیار اخلاقی را تا حد کمالیت و تشبه به خدا بالا برد. ما باید بدانیم برای هر حرفی که می زنیم ، هر فکری که می کنیم و هر عملی که انجام می دهیم باید در مقابل تخت داوری خدا جواب بدهیم. حرفها ، اعمال و فکرهای بد ما باعث می شود که دعاهای ما شنیده نگردد . وقتی ما در قلبمان می خواهیم کسی وجود نداشته باشد آیا این قتل نیست؟ وقتی به کسی توهین می کنیم ، آیا باعث نایودی شخصیت او نمی گردیم و نفرت و عصبانیتی که از خود نشان می دهیم آیا از شیطان نشات گرفته نیست؟ اجازه دهیم خداوند قلب و زبان ما را تغییر دهد و فرزندانی سازد که خود می خواهد. کلام خدا می گوید "در خشم سست باشید زیرا خشم انسان عدالت خدا را انجام نمی دهد. "در موقع خشم با صبر و محبت مسیحی رفتار کنیم. تصمیمات عجولانه نگیریم چون شاید چیزهای را خراب کنیم که دیگر بنای آنها خیلی سخت و گاهی غیر ممکن باشد. ما بعلت اینکه خودخواه هستیم خشمگین می شویم ولی وقتی از محبت واقعی خدا پر گردیم با محبت عمل خواهیم کرد.گفته شده است که زنا مکن. ولی من می‌گویم که اگر حتی با نظر شهوت آلود به زنی نگاه کنی، همان لحظه در دل خود با او زنا کرده‌ای. پس، اگر چشمی که برایت اینقدر عزیزاست، باعث می‌شود گناه کنی، آن را از حدقه درآور و دور افکن. بهتر است بدنت ناقص باشد، تا این که تمام وجودت به جهنم بیفتد. و اگر دست راستت باعث می‌شود گناه کنی، آن را ببر و دور بینداز. بهتر است یک دست داشته باشی، تا اینکه با دو دست به جهنم بروی.زنا امروزه و مخصوصا در قرن 20.21 برای بسیاری بتی شده است که بدون آن نمی توانند زندگی کنند. کتاب مقدس چه در عهد عتیق و چه در عهد جدید زنا و انواع آن را بسختی محکوم و زناکار را در عهد عتیق شایسته سنگسار و در عهد جدید شایسته جهنم می داند. هرگونه رابطه جنسی بجز رابطه جنسی در چارچوب ازداواج زنا است. ولی مسیح می گوید حتی نظر شهوت آلود که از فکر شهوت آلود می آید نیز زنا است. مسیحیت تماشای فیلمها و عکسهای مستهجن را گناه و زنا می داند .آیا با این وجود کسی می تواند ادعا کند که تا حالا هرگز فکر زنا آلودی نداشته است ؟ولی خدا را شکر که خدا می خواهد زناکاران هم توبه کنند و نجات یابند. ما قدرت پیروزی بر افکار شریر و شیطانی را دارم. این افکار می آیند و این گناه نیست ولی وقتی ما این افکار را نمی رانیم و می پذیریم گناه شروع می شود. مسیح در اینجا از زبان استعاره استفاده می کند و نشان می دهد که نداشتن چشم و نداشتن دست بهتر است از اینکه با زنا به جهنم برویم. پس از زنا بگریزیم و چشمانمان را تقدیس کنیم و به هر آنچه زیباست بنگریم. اگر تا امروز در این مورد گناه کرده ایم حال توبه کنیم و از روح القدس بخواهیم به ما کمک کند تا زندگی مسیحی خداپسندانه ای داشته باشیم.گفته شده است: اگر کسی می‌خواهد از دست زنش خلاص شود، کافی است طلاقنامه‌ای بنویسد و به او بدهد. اما من می‌گویم هر که زن خود را بدون اینکه خیانتی از او دیده باشد، طلاق دهد و آن زن دوباره شوهر کند، آن مرد مقصر است زیرا باعث شده زنش زنا کند؛ و مردی نیز که با این زن ازدواج کرده، زناکار است.در مسیحیت طلاق ، صیغه ، تعدد زوجها ، ازدواج موقت ، رابطه جنسی خارج از چارچوب ازدواج و باهم زندگی کردن بدون ازدواج در کلیسا ، گناه است . یک مرد با یک زن در کلیسا محبت و وفاداری خود را در حضور خدا و فامیل و آشنایان بهم اعلام می کنند و یک بدن می گردند تا با همدیگر تا آخر عمر زندگی کنند و باهم دیگر خدا را خدمت کنند. در کلیسای ما ازدواج جزء یکی از 7 آئین کلیسایی است. آنچه خدا پیوست انسان حق ندارد جدا کند ، خدا به ما قبل از ازدواج اختیار کامل داده است تا با عقل خود و علاقه که داریم هر که را می خواهیم انتخاب کنیم ولی بعد از انتخاب دیگر بازگشتی وجود ندارد. البته موارد معدودی مثل زنای یکی از طرفین و سقط جنین بچه بدون اطلاع شوهر و .... وجود دارد که در این موارد کلیسا طلاق را جایز می داند.باز گفته شده که قسم دروغ نخور و هرگاه به نام خدا قسم یاد کنی، آن را وفا کن. اما من می‌گویم: هیچگاه قسم نخور، نه به آسمان که تخت خداست، و نه به زمین که پای‌انداز اوست، و نه به اورشلیم که شهر آن پادشاه بزرگ است؛ به هیچیک از اینها سوگند یاد نکن. به‌سر خود نیز قسم مخور، زیرا قادر نیستی مویی را سفید یا سیاه گردانی. فقط بگو: "بلی" یا "نه". همین کافی است. اما اگر برای سخنی که می‌گویی، قسم بخوری، نشان می‌دهی که نیرنگی در کار است.در مسیحیت دروغ مصلحتی وجود ندارد . متاسفانه در کشور ما دروغ خیلی رایج است و ما به راحتی دروغ می گوییم و براحتی قسم می خوریم و باز دروغ می گوییم. ولی مسیح می گوید سخن شما راست باشد و نیازی به قسم نیست و اگر دیگران حرف شما را قبول نمی کنند مشکل آنهاست نه شما. بله ما بله باشد و نه ما نه. ما باید یاد بگیریم مثل مرد روی تصمیماتی که می گیریم بیاستیم. من و صمیمی ترین دوستم که باهم توبه کردیم ، او همشه قبل از توبه اش قسم می خورد و ما در روزهای اول ایمانمان مقرر کردیم که هرکس از ما گناه خاصی را بکند مبلغی خاص به عنوان جریمه به کلیسا پول بدهد و در زمان کوتاهی قسم خوردن او به طور کامل از بین رفت. ما هیچ نیازی به قسم خورد برای اثبات حرفهایمان نداریم. ما بعنوان مسیحیان باید حرف و عملمان یکی باشد.گفته شده که اگر شخصی چشم کسی را کور کند، باید چشم او را نیز کور کرد و اگر دندان کسی را بشکند، باید دندانش را شکست. اما من می‌گویم که اگر کسی به تو زور گوید، با او مقاومت نکن؛ حتی اگر به گونه ء راست تو سیلی زند، گونه ء دیگرت را نیز پیش ببر تا به آن نیز سیلی بزند. اگر کسی تو را به دادگاه بکشاند تا پیراهنت را بگیرد، عبای خود را نیز به او ببخش. اگر یک سرباز رومی به تو دستور دهد که باری را به مسافت یک میل حمل کنی، تو دو میل حمل کن. اگر کسی از تو چیزی خواست، به او بده؛ و اگر از تو قرض خواست، او را دست خالی روانه نکن.این قسمت زیاد مورد سوء تفاهم بین دیگران شده است. ولی اگرخدا با ما بر حسب محبت و بخشش رفتار می کند نه انتقام و تلافی . چرا ما انسانها نباید بجای انتقام و تلافی همدیگر را ببخشیم؟ این قسمت نه تنها ضعف مسیحیت را نشان نمی دهد بلکه منحصربفرد بودن و برتری مسیحیت را . درحالیکه همه می گویند سیلی را باید با سیلی جواب داد ، ولی مسیح راه دیگری دارد و آن راه محبت است. اگر ما سیلی را با سیلی جواب دهیم هیچ مزیتی به سیلی زننده نداریم ولی محبت می تواند باعث توبه او گردد. البته این قسمت ربطی به دفاع از خود یا کشور ندارد ، ما باید در مقابل متجاوزین بیاستیم اگر راهی برای صلح نبود ولی در مسائل شخصی همواره باید با محبت و بدون انتقام رفتار کنیم. ما باید بیش از آنچه دیگران از ما می خواهند انجام دهیم ، چنین رفتاری ما را متمایز و مثل فرزندان خدا می سازد و ما را بسوی کامل بودن سوق می دهد. چون خدا گناهان عظیم ما را بخشیده است ، ما هم همدیگر را ببخشیم و محبت کنیم. سخن زیبایی است که می گویند "لذتی در بخشش است که در انتقام نیست." بیایید با این معیار زندگی کنیم.شنیده اید که می‌گویند با دوستان خود دوست باش، و با دشمنانت دشمن؟ اما من می‌گویم که دشمنان خود را دوست بدارید، و هر که شما را لعنت کند، برای او دعای برکت کنید؛ به آنانی که از شما نفرت دارند، نیکی کنید، و برای آنانی که به شما ناسزا می‌گویند و شما را آزار می‌دهند، دعای خیر نمایید. اگر چنین کنید، فرزندان راستین پدر آسمانی خود خواهید بود، زیرا او آفتاب خود را برهمه می‌تاباند، چه بر خوبان، چه بر بدان؛ باران خود را نیز بر نیکوکاران و ظالمان می‌باراند. اگر فقط آنانی را که شما را دوست می‌دارند، محبت کنید، چه برتری بر مردمان پست دارید، زیرا ایشان نیز چنین می‌کنند. اگر فقط با دوستان خود دوستی کنید، با کافران چه فرقی دارید، زیرا اینان نیز چنین می‌کنند.مسیح در اینجا با اشاره به اینکه حتی دزدان و گناهکاران هم دوستان خود را دوست دارند ، معیار بلندتری را به ما معرفی می کند و می گوید اگر می خواهید از گناهکاران بهتر باشید ، حتی دیگرانی را که شما را دوست ندارند و حتی دشمنتان هستند نیز دوست بدارید . کسانی که شما را لعنت می کنند و از شما متنفرند دوست بدارید . اگر می خواهیم فرزندان خدا باشیم باید مطابق معیارهای او زندگی کنیم ، او خدای است که آفتاب و باران و رحمتهای خود را از گناهکاران دریغ نمی دارد .نتیجه :پس شما کامل باشید، همانگونه که پدر آسمانی شما کامل است.و در آخر مسیح بالاترین معیار را به ما معرفی می کند ، کامل مثل پدر آسمانیمان . انسان به صورت خدا آفریده شد ولی در اثر گناه از آن دور شد ولی در مسیح عیسی ما دوباره خوانده شده ایم تا شوند و پدر آسمانیمان باشیم و این کار را روح القدس در ما انجام می دهد . برای تحقق این هدف در زندگیمان 1- باید کلام خدا را هر روزه بخوانیم و در اطاعت از فرامین آن با قوت روح القدس زندگی کنیم . 2- باید با خدا مشارکت صمیمانه در دعا داشته باشیم و اجازه دهیم خدای تغییرناپذیر در دعا ما را به شکل خود سازد .ما اگر با خدا زندگی کنیم ، کم کم شبیه او خواهیم شد . 3- همواره به خانه خدا بیاییم و در مشارکت با دیگر ایمانداران و فرزندان خدا با فروتنی اشتباهات خود را پذیرفته و خود را بیشتر اصلاح کنیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر